این لقب به دو تن از علمای امامیه اطلاق شده، مشهور بدین لقب بین متأخران حاج محمدتقی برغانی است و بعضی قاضی نورالله شوشتری را بدین لقب یاد کرده اند. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به روضات الجنات خوانساری ص 363، تاریخ ادبیات ایران براون ص 264، 230 و 296 و قصص الانبیاء تنکابنی ص 10 شود
این لقب به دو تن از علمای امامیه اطلاق شده، مشهور بدین لقب بین متأخران حاج محمدتقی برغانی است و بعضی قاضی نورالله شوشتری را بدین لقب یاد کرده اند. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به روضات الجنات خوانساری ص 363، تاریخ ادبیات ایران براون ص 264، 230 و 296 و قصص الانبیاء تنکابنی ص 10 شود
زین الدین بن علی بن احمد بن محمد بن جمال الدین بن تقی الدین بن صالح. از بزرگان فقهای امامیه که در 911 هجری قمری متولد شد و در 965 بقتل رسید. وی از علی بن عبدالعالی و سید حسن بن علی سیدجعفر موسوی و شیخ احمد بن جابر و شمس الدین بن طولون حنفی و شهاب الدین محمد رملی شافعی و جز آنان علم آموخت. او در علوم معقول و منقول متبحر بود و نخستین کسی از امامیه است که در علم درایه تصنیف کرده. وی را تألیفات بسیار است که مشهورترین آنها عبارتند از: روضهالبهیه که شرحی است بر لمعۀ دمشقیۀ شهید اول و آن به ’شرح لمعه’ معروف است. مسالک الافهام که شرحی است بر شرائع. منیه المرید فی آداب المفید و المستفید. وی در عهد سلطان سلیم بقتل رسید. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به فیه مافیه ص 207، الاعلام زرکلی ج 2 ص 419 و ج 1 ص 1156، روضات الجنات ص 288، ارشاد ص 5، 13، 31 و 43 و تاریخ ادبیات ایران براون ص 247 و 277 و قصص العلماء تنکابنی ص 186 شود
زین الدین بن علی بن احمد بن محمد بن جمال الدین بن تقی الدین بن صالح. از بزرگان فقهای امامیه که در 911 هجری قمری متولد شد و در 965 بقتل رسید. وی از علی بن عبدالعالی و سید حسن بن علی سیدجعفر موسوی و شیخ احمد بن جابر و شمس الدین بن طولون حنفی و شهاب الدین محمد رملی شافعی و جز آنان علم آموخت. او در علوم معقول و منقول متبحر بود و نخستین کسی از امامیه است که در علم درایه تصنیف کرده. وی را تألیفات بسیار است که مشهورترین آنها عبارتند از: روضهالبهیه که شرحی است بر لمعۀ دمشقیۀ شهید اول و آن به ’شرح لمعه’ معروف است. مسالک الافهام که شرحی است بر شرائع. منیه المرید فی آداب المفید و المستفید. وی در عهد سلطان سلیم بقتل رسید. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به فیه مافیه ص 207، الاعلام زرکلی ج 2 ص 419 و ج 1 ص 1156، روضات الجنات ص 288، ارشاد ص 5، 13، 31 و 43 و تاریخ ادبیات ایران براون ص 247 و 277 و قصص العلماء تنکابنی ص 186 شود